آیا روانکاوی با طرحواره درمانی متفاوت است؟
پاسخ ساده به این سوال در مورد تفاوت روانکاوی با طرحواره درمانی بله است. طرحواره درمانی زمانی شروع می شود که روانکاوی برای بیماران موفقیت آمیز نبود و شامل برخی از عناصر روانکاوی می شود. بیایید ببینیم که هر درمانی شامل چه چیزی است و دقیقاً چه تفاوتی با یکدیگر دارند.
درمان رفتاری شناختی یا روانکاوی چیست؟
یکی از موارد تفاوت روانکاوی با طرحواره درمانی این است که روانکاوی یک شکل محبوب روان درمانی است که روابط بین افکار، احساسات و رفتارهای فرد را بررسی می کند. هدف آن کمک به مردم برای غلبه بر مشکلات عاطفی، آگاه کردن بیماران از افکار خودکار، و اینکه چگونه آن افکار خودکار بر احساس و رفتار بیماران تأثیر میگذارد است.
روانپزشک و بیمار با هم کار می کنند تا الگوهای فکری را آشکار کنند و بهترین راه ها را برای تغییر مثبت آن الگوها تعیین کنند. از آنجایی که روانکاوی یک مداخله فعال است، بیمار باید انتظار تکالیف و تمرین خارج از درمان را داشته باشد. روانکاوی بر تغییر طرز فکر افراد به منظور بهبود خلق و خویشان تأکید دارد.
عَجِبْتُ لِمَنْ يَنْشُدُ ضالَّتَهُ وَ قَد اَضَلَّ نَفْسَهُ فَلا يَطْلُبُها.
در شگفتم از كسى كه گمشده خود را مى جويد، در حالى كه «خود» را گـم كرده و در پى يـافتن آن نيست!
اميرمؤمنان عليه السلام
همانگونه که مشاهده کردید در اسلام نیز تاکید بسیار بر خودشناسی و رفع عیوب عاطفی خود شده است.
بنا بر گفته کتاب چهل حدیث و روانشناسی؛
«شناخت انسان»، مبناى هر کار فکرى، اخلاقى، تربیتى و اجتماعى است که نسبت به «فرد» یا «اجتماع»، انجام مى گیرد. جهان درون و دنیاى روح بشر، بسیار شگفت، پیچیده و اعجاب انگیز است و بحق، «انسان، موجود ناشناخته» است.
نَوَسانات روحى، آرامشها و اضطرابها، انگیزه ها و تغییراتِ رفتارى و واکنشهاى اجتماعى، هنجارها و ناهنجاریها در خصلتها و عملها، همه و همه ریشه در همان «روان» و «قلب» انسان دارد. علوم تربیتى و مباحث اخلاقى نیز، بطور عمده بر شناخت روح و روان و تأثیر و تأثّر انسان از محیط و عوامل درونى و بیرونى مبتنى است. اینها سبب مى شود که به این بُعد حسّاس و سرنوشت ساز، توجّه بیشترى معطوف گردد.
تمرکز اصلی روانکاوی چیست؟
هدف درمان روانکاوی رهاسازی عواطف و تجربیات سرکوب شده است، یعنی هشیاری ناخودآگاه.
چه هنگامی درمان روانکاوی استفاده می شود؟
یکی از موارد تفاوت روانکاوی با طرحواره درمانی این است که هنگامی که افراد مبتلا به افسردگی، مبارزات عاطفی، ترومای عاطفی، الگوهای رفتاری روانشناختی، الگوهای رفتاری خودسوزی، اختلالات شخصیتی یا مسائل مربوط به روابط مداوم هستند، ممکن است از درمان روانکاوی استفاده شود که عمده تفاوت روانکاوی با طرحواره درمانی نیز در همین موارد فوق است.
طرحواره درمانی چیست؟
یانگ که از فارغ التحصیلان مدرسه رفتاری شناختی و روانکاوی بود، متوجه شد که این درمان در بخشی از مراجعانش مؤثر نبوده و منجر به تغییر الگوهای شناختی و عاطفی ناکارآمد و ایجاد رفتارهای کارآمد در آنها نمی شود. و به تفاوت روانکاوی با طرحواره درمانی پی برد،با بهره گیری از تکنیک ها و مفاهیم سایر مکاتب روان درمانی مانند روانکاوی، نظریه روابط ذهنی، نظریه دلبستگی بالبی، نظریه تحلیل رفتار متقابل و گشتالت درمانی، روش جدیدی از روان درمانی شناختی- رفتاری را به نام طرحواره درمانی پایه گذاری کرد.
یکی از موارد تفاوت روانکاوی با طرحواره درمانی این است که طرحواره درمانی ، گشتالت، تصویرسازی و سایر تکنیک ها را ترکیب می کند تا به تضعیف طرحواره ها و سبک های مقابله ای ناسازگار کمک کند و جنبه سالم بیمار را بازسازی کند. به عبارت دیگر، طرحواره درمانی با کودک درونی بیمار برای کمک به اصلاح مشکلات عاطفی تجربه شده در دوران کودکی در تلاشی قوی برای تغییر آنها کار می کند.
طرحواره درمانی به سادگی احساسات افسردگی یا اضطراب را هدف قرار نمی دهد. برای اصلاح اختلالات عاطفی گذشته و تغییر الگوهای بلند مدت کار می کند.
طرحواره های ناسازگاراولیه
طرحواره های ناسازگار اولیه، الگوهای واکنش های شناختی، عاطفی و فیزیکی هستند. که به خود شخص آسیب می رساند. طرحواره های ناسازگار اولیه در سال های اولیه کودک شکل می گیرد و به طور مداوم در زندگی فرد تکرار می شود.
نیازهای افراد در طرحواره درمانی
بر اساس نظریه طرحواره درمانی، اگر یک یا چند مورد از پنج نیاز عاطفی اساسی فرد در دوران کودکی به درستی برآورده نشود، طرحواره های ناسازگار اولیه در او شکل می گیرد. این نیازها عبارتند از:
- دلبستگی ایمن به دیگران (از جمله نیاز به امنیت، ثبات، عشق و پذیرش)
- خودگردانی، کفایت و هویت
- آزادی بیان نیازها و احساسات سالم
- خودانگیختگی و سرگرمی
- محدودیت های واقع بینانه و خودکنترلی
آیا طرحواره درمانی روانکاوی است؟
طرحواره درمانی نوع جدیدی از درمان است که عناصر درمان شناختی رفتاری، روانکاوی، نظریه دلبستگی، و درمان متمرکز بر هیجان را ترکیب می کند. پس تفاوت روانکاوی با طرحواره درمانی در این است که طرحواره درمانی، روانکاوی را در خود جای می دهد.
مدت طرحواره درمانی چقدر است؟
یکی از موارد تفاوت روانکاوی با طرحواره درمانی این است که طرحواره درمانی به عنوان یک رویکرد درمانی طولانیمدت برای مشکلات مزمن عاطفی و رابطهای و همچنین تغییر شخصیت، میتوانید انتظار داشته باشید که مرحله درمان فعال حدود یک تا دو سال درمان هفتگی باشد. همانطور که قبلا ذکر شد، طرحواره درمانی از استراتژی های مختلفی برای کمک به تغییر استفاده می کند.
انواع طرحواره درمانی
تاکنون 18 طرحواره ناسازگار اولیه شناسایی شده است که در مقاله انواع طرحواره درمانی به آنها پرداختیم.
این طرحواره ها منجر به شکل گیری افکار ناکارآمد، تجربه مداوم احساسات منفی و بروز رفتارهای خود تخریبی در بزرگسالی می شود. به عنوان مثال، فردی که دائماً دیگران را تحقیر می کند و قصد سوء استفاده از آنها را دارد، احتمالاً طرحواره ای از استحقاق دارد یا فردی که انتظار خیانت در رابطه خود را دارد، احتمالاً طرحواره ای از بی اعتمادی دارد. در بالا به مواردی از تفاوت روانکاوی با طرحواره درمانی پرداختیم، در ادامه مقاله به اهداف طرحواره درمانی می پردازیم؛
اهداف طرحواره درمانی چیست؟
از اهداف مهم طرحواره درمانی می توان به تغییر دادن الگوهای احساسی افراد، آموزش روش درست مقابله با ناکامی ها و… اشاره داشت.
سبک های مقابله ای با انواع طرحواره درمانی
از مواردی که می توان به عنوان تفاوت روانکاوی با طرحواره درمانی در نظر گرفت این است که در مواجهه با هر طرحواره، هر فرد یک یا چند سبک از سه سبک مقابله ای: شامل تسلیم، اجتناب و جبران شدید را انتخاب می کند. تسلیم به معنای پذیرش خالص و بی چون و چرا، اجتناب به معنای اجتناب کامل و جبران افراطی به معنای مخالفت و جنگیدن است. برای آشنایی بیشتر با انواع طرحواره ها و طرحواره درمانی این مقاله را بخوانید.
از ترکیب 18 طرحواره و 3 سبک تقابلی، 54 حالت مختلف را در زندگی یک فرد ایجاد می کند. یعنی هرکسی که طرحواره های ناسازگار اولیه داشته باشد احتمالاً یک یا چند مورد از این موقعیت ها را در زندگی تجربه می کند.
به عنوان مثال فردی که طرحواره شکست دارد و سبک مقابله ای با تسلیم شدن را انتخاب می کند، شکست خود را در تحصیل، اشتغال و ازدواج مشخص می کند و ممکن است این موضوع بر خانواده فرد، جامعه و دیگران تاثیر بگذارد. در اینجا به یکی از موارد تفاوت روانکاوی با طرحواره درمانی پرداختیم.
بِمَوْتِ النَّفْسِ تَکُونُ حَیاهُ الْقَلْبِ وَ بِحَیاهِ الْقَلْبِ الْبُلُوغُ اِلَى الأسْتِقامَهِ.
حیات دل با مرگ نفْس است و رسیدن به استوارى و استقامت، در سایه زنده دلى فراهم مى شود.
رسول خدا صلی الله علیه و آله [مستدرک الوسائل، ج ۱۱، ص ۲۲۶]
تفاوت روانکاوی با طرحواره درمانی
در حالی که طرحواره درمانی عناصر روانکاوی را ترکیب می کند، این عناصر اغلب بعداً تمرین می شوند. یکی از موارد تفاوت روانکاوی با طرحواره درمانی در این است که هدف طرحواره درمانی این است که طرحواره هایی را که بیمار در دوران کودکی از آن رنج می برد و در زندگی بزرگسالی او تثبیت شده است، آشکار کند.
اما تفاوت روانکاوی با طرحواره درمانی در این است که در روانکاوی، شناخت افکار خودکار و اینکه چگونه بیماران احساس و رفتار می کنند، کافی است. با این حال، در طرحواره درمانی، تمرکز بر انجام تمام موارد بالا و در عین حال تغییر طرحوارهها است تا دیگر مانعی برای زندگی بزرگسالی بیمار نباشد.
همچنین تفاوت های اساسی بین طرحواره درمانی و مدل های روان پویایی و روانکاوی وجود دارد. یکی از تفاوتهای کلیدی این است که روانکاوان به طور سنتی سعی کردهاند نسبتاً بیطرف بمانند، در حالی که طرحواره درمانگرها تلاش میکنند فعال و راهنما باشند. برخلاف بسیاری از رویکردهای روانکاوی، طرحواره درمانگرها فرزندپروری محدودی را ارائه می کنند و تا حدی نیازهای عاطفی برآورده نشده بیمار را برای التیام طرحواره ها درنظر می گیرند.
عمده تفاوت روانکاوی با طرحواره درمانی این است که برخلاف نظریه های تحلیلی کلاسیک، مدل طرحواره، یک نظریه همگانی نیست. نظریه طرحواره به جای تمرکز بر انگیزه های جنسی غریزی و پرخاشگرانه، بر نیازهای عاطفی اصلی تأکید دارد. نظریه طرحواره بر اصل سازگاری شناختی استوار است. مردم انگیزه دارند که دیدگاهی ثابت نسبت به خود و جهان داشته باشند و تمایل دارند موقعیت ها را به عنوان تایید کننده طرحواره های خود تفسیر کنند. از این نظر، رویکرد طرحواره بیشتر یک مدل شناختی است تا یک مدل روانکاوی.
موردی دیگر از تفاوت روانکاوی با طرحواره درمانی این است که در جایی که روانکاوان، مکانیسم های دفاعی را در برابر خواسته های غریزی می بینند، طرحواره درمانگران سبک های مقابله با طرحواره ها و نیازهای برآورده نشده را می بینند. مدل طرحواره نیازهای عاطفی را که بیمار سعی در برآوردن آنها دارد ذاتاً طبیعی و سالم می بیند.
اَلنّاسُ أعداءُ ماجَهِلوا؛
مردم، با آنچه نمى دانند دشمن اند.
نهج البلاغه(صبحی صالح) ص 553 ، حكمت 438
طبق این آیه، اگر فردی مشکلات عاطفی و رفتاری دارد که ریشه آن را ندانسته و به دنبال شناخت و رفع آنها نگردد و در رابطه با خود جهلی داشته باشد. با خود دشمنی کرده است.
کودک در طرحواره درمانی چه نیازهایی دارد؟
عمده تفاوت روانکاوی با طرحواره درمانی این است که کودک در طرحواره درمانی به موارد بسیاری از جمله آزادی در بیان نیاز ها، هیجان سالم، دلبستگی ایمن به دیگران و آرامش خاطر نیاز دارد.
سخن آخر در رابطه با تفاوت روانکاوی با طرحواره درمانی
در نهایت، درمانگران روان پویشی و روانکاوی تمایل کمتری برای مداخله در گذشته و کودکی، همچنین درگیری های عاطفی فرد نسبت به طرحواره درمانگران دارند. درمانگران روانکاوی به ندرت تکالیف خانه را تعیین می کنند و احتمالاً از تکنیک های تصویرسازی یا ایفای نقش استفاده نمی کنند. در این مقاله به تفاوت روانکاوی با طرحواره درمانی و همچنین تعریف جداگانه ای از آنها پرداختیم. مطلب را با حدیثی از امام علی (ع) به پایان می بریم:
نالَ الفَوزَ الأكبَرَ مَن ظَفِرَ بِمَعرِفَةِ النَّفسِ
كسى كه موفق به خود شناسى شود، به بزرگترين پيروزى دست يافته است
( غرر الحكم : ۹۹۶۵)